نیروهای وابسته به پ.ک.ک در سوریه در حالی منتقد تجاوز ارتش ترکیه و اشغالگری آن شدهاند، که خود با کمک آمریکا در پی تجزیه خاک سوریه بودند و به همکار اسرائیل در حمله به نیروهای بسیج مردمی عراق، تبدیل شدند.
آلدار خلیل از رهبران کردهای سوریه در مصاحبهای با پایگاه اینترنتی پ.ک.ک، ضمن تاکید بر متجاوز بودن ارتش ترکیه، تاکید کرد هدف نهایی دولت ترکیه و نیروهای تکفیری تحت امر اردوغان، اشغال خاک سوریه است. وی که به مانند سایر اعضای ارشد پ.ک.ک و نهادهای اقماری آن در سوریه، همواره با ادبیاتی خاص و از موضع بالا سخن میگوید، در این مصاحبه نیز تاکید کرده که در پی تجزیه سوریه نیستند؛ اما واقعیت و صحنه میدانی، حکایت از تلاش آنها برای ایجاد خودمختاری منتهی به تجزیه است.
آلدار خلیل که از وی به عنوان معمار خودمدیریتی شمال سوریه در مناطق کردنشین یاد میشود، در این مصاحبه گفته: «دولت سوریه باید مانع تلاشهای اردوغان برای اشغال و تجزیه سوریه شود و مبارزه خود را اعتلا بخشد».
در این خصوص باید چند نکته مهم را ذکر کرد:
اول. اگر پ.ک.ک، آلدار خلیل و نهادهای تحت امر وی، مخالف تجزیه سوریه و حضور نیروهای خارجی در این کشور هستند، چرا با آمریکا همکاری کردند؟ چرا بیش از ۱۰ هزار جوان کُرد را با تبدیل کردن به نیروی زمینی آمریکا، به «جسد« تبدیل کردند؟ چرا با دولت سوریه علیه داعش، همپیمان نشد؟ اگر دخالت دولت خارجی در سوریه ممنوع و مذموم است، چرا پ.ک.ک و نهادهای آن، همچنان به آمریکا امید بستهاند و در پی ویزای آمریکایی هستند و تلفنی با ترامپ گفت و گو میکنند؟ چرا به امید حمایت آمریکا، عفرین را به دولت قانونی سوریه واگذار نکردند تا ترکیه به عفرین تجاوز نکند؟ چرا پ.ک.ک و نهادهای آن زودتر از دولت سوریه برای حضور در مرز دعوت نکردند تا بهانه ترکیه برای تجاوز و اشغال و آوارگی مردم غیرنظامی، از بین برود؟ اگر آلدار خلیل نسبت به حضور خارجیها در سوریه حساس است، چرا در مورد پ.ک.ک و جنگ آن با ارتش ترکیه و سرایت آن به سوریه، موضع قاطع اتخاذ نمیکند؟ و چرا پ.ک.ک و حزب اتحاد دموکراتیک، هنوز قصد دارد مزدور آمریکا در حفاظت (غارت) چاههای نفتی سوریه باشد؟
دوم. آلدار خلیل در حالی مدعی است که ارتش و دولت سوریه باید با ترکیه وارد جنگ شوند، که خود در قبال تجهیزات و نفرات تحت امرش، سکوت کرده است. سوال مهم این است که سیل تجهیزات آمریکایی که در اختیار کردها قرار گرفت، چرا مانع از تجاوز ترکیه نشد؟ و مگر ارتش سوریه باید به تنهایی وارد نبرد شود؟ نقش نیروهای مردمی و شبهنظامی در جنگ داخلی سوریه، بسیار تعیین کننده بود. اکنون چرا شبهنظامیان مسلح کُرد تحت امر آلدارخلیل و سران پ.ک.ک، نتوانستند مانع تجاوز ترکیه شوند؟
سوم. خلیل در مصاحبه مذکور در حالی که سعی کرده خود را مخالفت تجزیه سوریه نشان دهد، ناخودآگاه نیات درونی خویش را آشکار میکند و میگوید مردم برای امور اداری و خدماتی در مناطق کردنشین، نباید به ادارات دولتی دولت مرکزی مراجعه کنند و میگوید «اینجا نهادها و موسسات دیگر وجود دارند». منظور وی از این جمله، عدم احترام به یکپارچگی سیاسی و اداری سوریه است و عملا یعنی دو دولت در یک کشور تشکیل شوند. به عبارت دیگر، ارتش سوریه برای جنگ با ترکیه و تروریستهای تحت امر اردوغان، بجنگد و پ.ک.ک و پ.ی.د، حکومت کنند.
چهارم. خلیل به کنایه سخن گفته و افزوده که «نوع نگاه دولت سوریه به حقوق کردها نیز بسیار مهم است. این نوع برخورد دولت سوریه (بسط نفوذ سیاسی و اداری) باعث میشود که خاک سوریه بیش از پیش اشغال شده و بیثباتیهای سوریه عمیقتر شوند. دولت در دمشق باید موضع و محاسبات پیشین خود را وانهاده و موضع جدیدی اتخاذ نماید».
ظاهرا وی فراموش کرده است که اکنون سال ۲۰۱۹ است و دولت سوریه، توانسته از یک جنگ جهانی تروریستی به سلامت بیرون بیاید. آلدار خلیل به خوبی میداند که دولت سوریه اکنون با اعتماد به نفس به سراغ ادلب رفته است و دیگر مساله، بودن یا نبودن بشار و براندازی دولت وی نیست. اکنون حتی دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز وارد مذاکره با دمشق شدهاند، زیرا به خوبی از استقرار و ثبات آن آگاه هستند. اتفاقا آنکه باید موضع دقیق و متناسب با زمان اتخاذ کند، نیروهای مسلح پ.ک.ک هستند که هم توسط آمریکا رها شدند و هم توسط ترکیه، بمباران!
پنجم. آلدار خلیل در حالی مدعی شده که نیروهای دولت سوریه توانایی مقابله با ارتش ترکیه را ندارند، که خود خواسته بود دولت سوریه وارد منطقه شود و تجاوز ترکیه مقابله کند. به راستی اگر ارتش سوریه توانایی نداشت، چرا کردهای سوریه وارد توافق و مذاکره با آن شدند. اگر نیروهای وابسته به پ.ک.ک، توانایی جنگ داشتند، چرا عفرین و شرق فرات را تقدیم ترکیه کردند و زمینهساز تغییرات گسترده جمعیتی و قومیتی شدند؟ ضمنا اگر پ.ک.ک، آلدار خلیل، قسد و پ.ی.د و ی.پ.گ، مخالف تجزیه سوریه و خواستار مقابله با تجاوز ترکیه هستند، چرا به طور رسمی در ارتش سوریه ادغام نمیشوند؟ چرا با دولت مرکزی و نیروی مسلح آن همکاری نمیکنند. در حالی که ارتش و وزارت دفاع سوریه به طور رسمی از نیروهای دموکراتیک سوریه خواستهاند برای مقابله با تخاصم ترکیه به ارتش سوریه ملحق شوند. اگر یک نیروی محلی و کُرد، حقیقتا قصد مقابله با تجاوز و تجزیه و اشغالگری را دارد باید با ارتش همکاری نماید و در پی جلب نظر آمریکا برای غارت چاههای نفت نباشد. اما باز هم نهادهای وابسته به پ.ک.ک (ق.س.د)، بر سیاست خودمحورانه خود تاکید کردهاند.
ششم و پایانی. خلیل در بخش دیگر مصاحبه به برگزاری مذاکرات کمیته قانون اساسی سوریه اشاره کرده و آن را بیثمر توصیف کرده است، چون نماینده گروه تحت امر وی و سران پ.ک.ک در آن دعوت نشدهاند. این در حالی است که گروه تحت امر خلیل (پ.ک.ک و نهادهای آن در سوریه) خود مانع از فعالیت دهها گروه و حزب کُردی شدهاند و با اقتدارگرایی حتی اجازه ندادند از عراق، پیشمرگهها وارد سوریه شوند. همچنین نکته بعدی بسیار مهم این است که کردهای سوریه اتفاق نظری در مورد مسائل مختلف ندارند و حتی سازمان ملل نیز ادارات خودگردان و کانتونها را به رسمیت نمیشناسد. لذا طبیعی است که اعضا و هواداران یک گروه مسلح و شبهنظامی متهم به نقض حقوق بشر و همکار یک دولت خارجی یعنی آمریکا، از دید دولت قانونی سوریه صلاحیت شرکت در کمیته قانون اساسی را نداشته باشد.
این موارد نشان میدهد که کردهای وابسته به پ.ک.ک، به دلیل سیاستهای غلط و اشتباهات راهبردی و امید به آمریکا، گرفتار یک معمای پیچیده شدهاند. اگر با دولت سوریه همکاری نمایند باید منتظر حملات شدید از سوی حامیان خارجی خود یعنی آمریکا، عربستان و اسرائیل باشند و اگر به سیاست خود ادامه دهند، باید با سرب داغش ارتش ترکیه مقابله کنند.